دوستم داشته باش ...
دوستم داشته باش که تو را میخوانم،

دوستم داشته باش که تو را میخواهم

دوستم داشته باش که تنها تویی در نگهم

من تو را میجویم،

         با سرانگشت دلم روح پر نقش تو را میپویم

شادم از این پویش

   مستم از این خوهش

  آه..... اگر پلک زنم نکند محو شوی

   آه.....اگر پلک زنم نکند پرده ی اشک،

                  نقش زیبایت را اندکی تیره کند

از رهی میترسم که تو همراه نباشی با من،

از شبی در خوفم که صدایت برود دور شود از گوشم

آه..... آن شب نرسد

  یا اگر خواست رسد،

      من به آن شب نرسم!....